یِوسییف: روسیه در عمل جنگ علیه تجهیزات غربی و ناتو را آموزش می بیند
وپ: به نظر شما چه دلیلی برای تغییر و ارتقاء سطح فرماندهی در عملیات نظامی در اوکراین وجود دارد و این موضوع چه تحولات و تغییراتی را در میدان جنگ در پی داشت؟
یوسییف: انتظار گسترش ابعاد عملیات را داریم. دلایل واضحی برای این موضوع وجود دارد. امروزه تعداد نیروهای مسلح اوکراین در جبهه و خط مقدم حدود 350 هزار نفر است و حدود 300 هزار نفر پشت جبهه هستند. اوکراین قصد دارد تعداد نیروهای خود در خط مقدم را به 450 هزار نفر افزایش دهد. مسلما روسیه نیز باید دست به افزایش حضور نیروهای خود در خط مقدم بزند.
انتصاب ژنرال گِراسیموف رئیس ستاد کل نیروهای مسلح روسیه به عنوان فرمانده عملیات نظامی نکته مثبتی است. وی در واقع قدرت گستردهای برای فرماندهی دارد تمام مناطق نظامی و همه نیروها تحت فرماندهی او هستند، همچنین وی مسئول تدارک پشتیبانی نیروهای مسلح است. در عین حال فرماندهی عملیاتی آن بخش از نیروها که الان در اوکراین حضور دارند همچنان بر عهده ژنرال سوراویکین است. انتظار می رود که کیفیت عملیات و پشتیبانی بهبود پیدا کند. دلیل دیگر آن وضعیت پیرامون شهر سالیدار بود. الان باید ببینیم که ژنرال گراسیموف چطور می خواهد عمل کند و عملیات ویژه را اداره کند.
به نظر من احتمال دارد که شاهد گسترش عرصه عملیات در شرق اوکراین از طریق جذب نیروهای نظامی بیشتر از طرف روسیه توسط نیروهایی که در حال اتمام دوره آموزشی هستند، باشیم.
اخیرا ما به موفقیتهای مشخصی دست پیدا کردیم. بویژه این موفقیت مربوط به آزادی شهر سالیدار است که باعث شکست خط دفاعی اوکراین در جبهه سیویرسک-سالیدار-آرتیوموفسک یا همان باخموت به تعبیر اوکراینی می شود.
آزادسازی روستای کلیشییفکی بسیار مهم بود چرا که به نیروهای روسی امکان تکمیل محاصره شهر آرتیوموفسک رو می دهد. انتظار من این است که شهر آرتیوموفسک در آینده نزدیک آزاد شود. وضعیت نیروهای نظامی در منطقه سیویرسک علیرغم تقویت آنها از جناح سواتافسک در حال وخامت است. به نظر من تحت فشار، خط دفاعی نیروهای اوکراینی در جبهه سیویرسک-سالیدار-آرتیوموفسک در نهایت فرو میشکند.
در دیگر بخشهای جبهه نیز تحرکاتی مشاهده می شود بویژه ما شاهد اتمام عملیات آزادسازی مارینکا ( در منطقه دانتسک) هستیم که امکان می دهد نیروهای روسی مستقر در منطقه آودییفسک نیروهای اوکراین مستقر در اوگلدار را محاصره کنند.
چند روز پیش خبر رسید که نیروهای روسی در منطقه شهر آریخاوا در استان زاپاروژیه عملیات شناسایی انجام دادند و در نتیجه 4 منطقه مسکونی تحت کنترل عملیاتی در آمد. همچنین درگیریهای شدیدی در منطقه سویاتافسک انجام می شود.
در کل فکرمی کنم که در نتیجه عملیات فصل زمستان منطقه دانباس بطور کامل آزاد خواهد شد. البته امکان دارد که مناطقه آزادشده گسترده تر هم باشد منجمله شامل شهر زاپاروژیه و بخشی از استان زاپاروژیه، جمهوری لوگانسک باشد و پیشروی نیروهای روسی تا سواحل رودخانه آسکول یعنی آزاد سازی بخشی از استان خارکوف شاهد باشیم. اگر به موازات این موضوع جبهه دوم نیز باز شود در این صورت شاهد موفقیتهای بیشتری خواهیم بود.
مسئله مهم برای روسیه محدود شدن کمکهای نظامی غرب برای اوکراین است. باید بتوانیم کانال اصلی کمکهای نظامی به اوکراین که از خاک لهستان وارد استان لوُو می شود را قطع و یا حداقل محدود کنیم یا از طریق قطع ارتباط فیزیکی این دو کشور و یا از طریق حجم آتش در این منطقه. امروزه اوکراین بطور کلی به این کمکها وابسته است. در صورت قطع کمکهای نظامی غرب اوکراین دیگری چیزی برای جنگیدن نخواهد داشت. در چنین شرایطی گشایش جبهه دوم اهمیت بسیار زیادی دارد. چرا که باعث پراکندگی ظرفیتهای ارتش اوکراین خواهد شد.
فرماندهی نظامی اوکراین در وضعیت دشواری قرار دارد و موج فراخوان عمومی برای حذب حدود 100 هزار نفر نیروی جدید گویای وجود اضطراب در بین رهبری نظامی اوکراین است.
وپ: زمانی که سوراویکین فرماندهی عملیات نظامی اوکراین را بر عهده گرفت اولین اقدامی که کرد نیروهای نظای روسی را از خرسون عقب کشاند و به اصطلاح دست به تصحیح خط مقدم و جبهه در خط تماس زد. کارشناسان غربی بلافاصله گفتند که روسیه به مشکل برخورد و در حال درجازدن است و این موضوع باعث طولانی شدن جنگ شد.
شما دلیل طولانی شدن جنگ را چطور ارزیابی می کنید؟ دلیلش دشواری در میدان نبرد است یا شاهد اشتباه در ارزیابی از طرف روسیه هستیم؟
یِوسییف: دلیل اصلی، عدم تمایل رهبران سیاسی روسیه برای اعلام فراخوان گسترده بود. بطور کلی فراخوان باید در فصل بهار صورت بگیرد لذا در طول سال گذشته نیروهای روسیه در اقلیت جنگیدند و با این وجود پیشروی داشتند.
دلیل دیگر کمکهای گسترده نظامی غرب است که الان بطور قابل توجهی در حال افزایش است. در چنین شرایطی زمانی که نیروای مسلح اوکراین از نظر نفرات و تجهیزات برتری داشتند حفظ مواضع برای ما دشوار بود و برای حفظ خط مقدم سراسری نیرو کم داشتیم. این موضوع برای اولین بار در جبهه خارکوف مشهود شد و منجر به خروج نیروهای مسلح روسیه از شهر ایزوم و کوپیانسک استان خارکوف شد. بعد از آن ما مجبور به ترک منطقه کراسنی لیمان در جمهوری دانتسک و برخی مناطق جمهوری لوگانسک شدیم. دلیل اصلی آن فقدان خط مقدم ممتد و سراسری بود. ایجاد چنین خط مقدمی تنها از طریق فراخوان و جذب نیروهای جدید امکان پذیر بود. در ابتدای آغاز درگیریها تعداد نیروهای مسلح روسیه کمتر از 300 هزار نفر بود که بخشی از آنها سرباز وظیفه بودند. در آن زمان کمتر از 200 هزار نفر در خط مقدم بودند و دشمن حدودا دو برابر ما نیرو داشت. در چنین شرایطی اجرای عملیات بسیار دشوار بود.
دلیل خروج نیروها از خرسون این بود که طی 6 ماه اول که نیروهای ما در دانباس مشغول جنگ بودند بخش زیادی از واحدهای نظامی ارتش اوکراین در منطقه خرسون آماده و تجهیز شدند. این باعث شد که در ساحل غربی رود دنپر در منطقه خرسون حدود 50 هزار نیروی روسی مستقر بود ولی طرف اوکراینی بدلیل امکانات لوجیستیک میتوانست همزمان نیروهای خود را به منطقه خرسون و شمال زاپاروژیه هلیبرد کند. ما چنین امکانی را نداشتیم و باید نیروها را از طریق رود دنپر منتقل می کردیم. در چنین شرایطی می توانستیم خرسون و استان زاپاروژیه را از دست بدهیم و تصمیم گرفته شد که فقط شهر خرسون ترک شود و استان زاپاروژیه حفظ شود.
تحولات نشان داد که این تصمیم کاملا درست و کارشناسی بود چرا که ما شاهد ایجاد خط دفاعی قوی شدیم که از پیشروی نیروهای اوکراینی جلوگیری کرد. پیشروی نیروهای اوکراین در تمامی مسیر ها بخصوص بخش سواتوفسک متوقف شد.
امروزه صحبت بر سر بازپس گیری بخشهای از دست رفته و آزادسازی مناطق جدید بدنبال بازگشایی جبهه دوم است.
وپ: امروزه ما شاهد هستیم که کل غرب و ناتو پشت اوکراین ایستاده است. قبلا تجهیزات نظامی از کشورهای اروپای شرقی به اوکراین ارسال می شد که عمدتا تجهیزات قدیمی ساخت شوروی سابق بود. امروزه صحبت از ارسال تجیزات مدرن ساخت کشورهای ناتو و غربی است. دلیل چنین تصمیم اروپا چیست و چه تاثیری بر روند جنگ خواهد داشت؟ و واکنش روسیه در این خصوص چه خواهد بود و پاسخ روسیه جنبه کمی یا کیفی خواهد داشت؟
یوسییف: صنایع نظامی روسیه در حال حاضر سه شیفت کار می کند و حجم زیادی از تسلیحات جدید تولید می شود که قرار است در ادامه عملیات فصل زمستان در میدان بکار گرفته شود. تصمیم غرب برای گسترش کمکهای نظامی به اوکراین یک اقدام اجباری است چرا که اگر این کمکها نبود نیروهای مسلح اوکراین مدتها پیش شکست می خوردند. واقعا ذخایر تسلیحات شوروی سابق که در اختیار کشورهای اروپایی بود بتدریج مصرف و تمام شد. امروزه صحبت از ارسال تسلیحات نه چندان مدرن غربی است. چرا که حتی تانک لئوپارد 2 تانک مدرنی نیست.
این مسئله دو جنبه مثبت و منفی دارد. جنبه منفی آن این است که واقعا جنگیدن برای ما دشوار می شود ولی نکته مثبت این است که ما عملا در حال آموزش برای جنگ علیه تجهیزات غربی و ناتو هستیم. این نکته خیلی مهمی است چرا که تجربه و توان مقابله با تجهیزات ناتو پیش زمینه بسیار قوی است برای اینکه در آینده جنگی بین روسیه و ناتو در نگیرد. در حال حاضر نظامیان ناتو تحت پوشش مزدوران خارجی در این جنگ شرکت می کنند و بیش از دو هزار نفر از ارتش لهستان کشته شدند و آنها در قبرستانی در ورشو به خاک سپرده شدهاند. این موضوع تاثیر منفی در جامعه لهستان داشته است و مانع از ورود مستقیم ارتش این کشور در غرب اوکراین می شود.
اما در کل گسترش حضور و ورود ناتو در جنگ اوکراین روسیه را به تشدید عملیات نظامی سوق می دهد. فکر می کنم که گسترش عملیات را ما در بازگشایی جبهه دوم شاهد خواهیم بود. چرا که حجم کمکهای غربی باید محدود شود.
وپ: شما چندین بار از عبارت جبهه دوم استفاده کردید. عملیات نظامی کنونی در امتداد تمامی استانهای شرقی اوکراین در جریان است. دقیقا منظور شما چیست؟
یوسییف: منظور من آغاز عملیات نظامی در غرب اوکراین است. این عملیات ممکن است از سمت بلاروس آغاز شود. چنین عملیات نظامی اگر آغاز شود می تواند مانع جدی بر سر ارسال تسلیحات شود چرا که عمده تسلیحات امروزه از لهستان و از طریق استان لوو اوکراین انجام می شود. تخریب این مسیرهای لوجیستیک حتی با استفاده از آتش سنگین بسیار مهم است. در این صورت کمک های غربی باید از مسیر جدید مثل رومانی انجام شود که آنها نیز در تیررس تسلیحات روسی قرار خواهند گرفت. کاهش کمکهای تسلیحاتی غرب امروزه اهمیت بسیار زیادی دارد. در ضمن باید توجه داشت که از خاک بلاروس مسیر رسیدن به کییف بسیار کوتاهتر است. مشخص است که امروزه صحبت کردن در خصوص ارسال نیرو به کییف زودهنگام است ولی این موضوع ممکن است در عملیات فصل زمستان سال 2024-2023 میلادی اتفاق بیافتد.
وپ: در ابتدای آغاز عملیات نظامی و جنگ اوکراین در ایران بسیاری صحبت از مدت زمان کوتاه جنگ می کردند و در راستای تبلیغات غربی چنین برداشت می شد که گویا روسیه قصد دارد در طول چند هفته کییف را فتح کند. اما اینکه جنگ به طول انجامید و الان حدود یک سال است که ادامه دارد گویای آن است که روسیه ممکن است در هر لحظه متوقف شود جنگ را تمام کند و دست به دامن مذاکرات صلح شود. در کل امروزه در همه دنیا صحبت از این است که کی و در کدام منطقه از اوکراین روسیه بر اثر خستگی دست از جنگ بردارد. من طور دیگری می خواهم به موضوع نگاه کنم. آیا شما در روسیه به این موضوع فکر می کنید که غرب در نهایت از حمایت اوکراین، جنگ و تبعات نظامی و اقتصادی که دارد خسته شود و دست از کمک های نظامی بردارد یا برعکس بجای عرصه نظامی در بخش دیپلماتیک فعالتر شود و بدنبال صلح و پایان جنگ اوکراین باشد؟
یوسییف: توجه شما را به مقاله نشریه واشینگتن پست در باره دیدار ویلیام برنز رئیس سازمان سیا با ولادیمیر زلنسکی رئیس جمهور اوکراین جلب می کنم. در این مقاله از قول برنز گفته می شود که حمایت از اوکراین بتدریج دشوار می شود. امروزه بر عکس یک سال پیش بحث حمایت از اوکراین جنبه بلامنازعه ندارد. این موضوع در افزایش تماسها بین روسیه و آمریکا و روسیه و انگلیس بوضوح دیده می شود. اروپا بخاطر مقابله با روسیه خسارتهای زیادی را متحمل می شود. همچنین تحولات سیاسی قبل از انتخابات کنگره آمریکا نیز تاثیر زیادی داشت. رئیس مجلس نمایندگان پس از پیروزی در انتخابات طی سخنرانی خود حتی به موضوع اوکراین اشاره نکرد. وی به چند موضوع اشاره کرد یکی مهاجرت و دومی بحث کاهش کسری بودجه بود. کاهش کسری بودجه در واقع به معنای کاهش کمکهای نظامی به اوکراین است. لذا چنین تغییرات نشان دهنده آن است که نباید انتظار افزایش روزافزود کمکهای نظامی باشیم. علاوه بر آن ذخایر نظامی قدیمی شوروی باید توسط تجهیزات غربی جایگزین شود. این به معنای ارسال گسترده تجهیزات است یعنی صدها تانک و نفربر و غیره. غرب چنین امکانی را ندارد. علاوه بر آن باید توجه داشت که اوکراین در حال از دست دادن توان خود است. ارسال 100 تا 150 هزار نفر نیروی جدیدی که از آن صحبت کردم حداکثر توان اوکراین است. البته این به این معنی نیست که اوکراین دیگر نمی تواند کاری انجام دهد. ولی این به معنای آن است که اوکراین نمی تواند مدت زمان زیادی دوام بیاورد.
لذا من فکر می کنم که حتی طی عملیات زمستان نیروهای روسی به موفقیتهای دست خواهند یافت که نتیجه قطعی آنها در عملیات فصل تابستان مشخص شود. این موفقیتها توان روسیه برای حل و فصل نهایی بحران اوکراین در آینده را افزایش می دهد. روسیه طی سالهای زیادی قصد داشت اوکراین را در کنار خود حفظ کند و اعزام نیرو به سمت کییف فقط برای حمایت از کودتای احتمالی داخل دولت اوکراین و بر سر کار آمدن رهبران سیاسی مورد قبول روسیه صورت گرفته بود. ولی امروز روسیه بهیچ وجه قصد حفظ اوکراین به آن شکلی که بود ندارد. چرا که رهبران غربگرای اوکراین و خود غرب تمام تلاش خود را می کنند تا اوکراین به موجودیت خود پایان دهد. ممکن است که فروپاشی اوکراین از طریق پیوستن بخشی از مناطق آن به خاک روسیه و بخشی از مناطق دیگر به خاک کشورهای عضو ناتو بخصوص لهستان و مجارستان صورت بگیرد. این نتیجه قابل پیش بینی برای آینده اوکراین است ولی ممکن است این مسئله در نتیجه ادامه جنگ به مدت بیش از یکسال دیگر تحقق پیدا کند.
مصاحبه از پرویز نعمت اف